زبان مردم انگلستان
انگليسيها نسبت به اظهارات كلي و بدون پايه و اساس بياعتمادند. آن ها بيش از ديگران نسبت به آن چه دقيقا قول دادهاند، عمل ميكنند. بنابراين، ميخواهند دقيقا بدانند كه خود را به چيز متعهد ميكنند. فرانسويها اعتقاد دارند، وقتي كه با يك انگليسي مشغول بحث هستند به هيچ وجه نبايد با وي چانه زد، زيرا در آن صورت، انگليسي فرد چانه زننده را به چشم يك خرده سوداگر و يا فروشندهي دورهگرد، پنداشته و ارزشي براي وي قائل نخواهند شد، بلكه براي موفقيت در برخورد با يك فرد انگليسي بايد وضع خود را نشان داد و بر گفتهي خود تأكيد كرد، بدون آن كه لازم باشد علتي براي آن ذكر گردد و اين ثبات قدم، ارزش طرف مقابل را در برابر فرد انگليسي افزايش خواهد داد. زبان رسمي اين كشور، زبان انگليسي است كه در نقاط مختلف با لهجه هاي متفاوت ولش و گاليك- اسكاتلندي تكلم مي گردد. در انگلستان، به دليل نرخ بالاي مهاجرين، زباني هاي محاوره اي متعددي مورد تكلم واقع مي گردد. زبان انگليسي يكي از زبان هاي هندواروپايي از شاخه ژرمني است. از ديگر زبانهاي شاخه ژرمني ميتوان از آلماني، هلندي، دانماركي، سوئدي و نروژي نام برد. خود شاخه ژرمني به دو بخش شرقي و غربي تقسيم ميشود كه انگليسي به ژرمني غربي تعلق دارد. امروزه حدود نيمي از مجموعه واژگان زبان انگليسي و دستور آن زبان از همان ريشه ژرمني است، ولي نيم ديگر را وام واژه ها تشكيل ميدهند. بيشتر اين وام واژه ها از زبانهاي لاتين و فرانسوي و بخشي ديگر از يوناني و ديگر زبانها به انگليسي وارد شدهاند. زبان انگليسي به عنوان زبان مادري در كشورهاي انگلستان، آمريكا، كانادا، استراليا، ايرلند، نيوزلند، آفريقاي جنوبي و بسياري كشورهاي ديگر تكلم ميشود. انگليسي امروزه از نظر تعداد گويشور، پس از چيني، عربي، اسپانيايي و هندي، پنجمين زبان جهان است. تعداد كساني كه زبان مادريشان انگليسي است، امروزه ۳۸۰ ميليون نفر است. انگليسي در بسياري از كشورها زبان ميانجي است و مهم ترين زبان دنيا در زمينههاي سياسي، اقتصادي، نظامي، صنعتي، فرهنگي و علمي در روابط بينالملل به شمار ميآيد.